تَپیلماخ = (به جائی، محلی، مانند خانه، کوچه) با عجله، هراسان، نگران، دور از چشم دیگران یا خواست آنان خود را به محلی خانه ای یا کوچه ای «انداختن» وارد شدن. بازارا تپیلدی (خود را زد به بازار). ن. تَپماخ (مص.) = به فشار و به اندازه زیاد چیزی را در چیزی (کانند کیسه، توبره، قوطی) پر کردن، فرو کردن.
täpilmax
آخرین نظر ها