ز ze 
زوغ
(0)زوغ = بخشی (مخصوصا کناره) بعضی گیاهان، مثلا نخ کناره لوبیای سبزکه وقت پاک کردن آن را از بدنه لوبیا جدامیکنند. zuğ
زایلاماخ
زایلاماخ (شاید هم: ضایع-لاماخ) ( (مثلا میوه) ضایع شدن، فاسد شدن، به هدر رفتن، ن. زای، همچنین: ئوکوزون تایدی، ایشین زایدی. zaylamax
زای
زای (احتمالا از ضایع) = فاسد (مثلا میوه)، به هدر رفته. ن. زایلاماخ، ئوکووزون تایدی. zay
زینقیرو
زینقیرو= زنگوله. مثلا: ایله بیل دوه دن زینقیرو آسلانیر=گوئی زنگوله ای است برگردن شتر، به معنی دو آدم نا متناسب با یکدیگر، مانند فیل و فنجان. zınqırow
زینه زینه
زینه زینه و یا زینی زینی=کم کم، مرتبه به مرتبه، آهسته آهسته (مثلا جاری شدن آب از شیر آب، بالا رفتن و یا پائین آمدن از یک پلکان) zinä-zinä
زیققینا زیققینا
زیققینا زیققینا دانیشماق (zıqqına zıqqına) هر بیش ایشی زیققینا زیققینا گورمک یعنی زورونان ائله مک، یاواش یاواش، تنبل تنبل، گوجنه گوجنه، اکراهینان
زیرناچی
زورنا چی نین اؤز تویی دی – یعنی آدم کار بلد دارد برای خودش کار میکند. مثلا نجار برای خودش کمدمیسازد. کنایه از این است که یک نفر -به دلایل شخصی- دارد سنگ تمام میگذارد.
زحمتی مشاطه چکر
زحمتی مشاطه چکر، لذتی داماد آپاری – زحمت را مشاطه متحمل میشود و لذت نصیب داماد میگردد.
زنجیر اصلان ایچوندور
زنجیر اصلان ایچوندور – نظیر: عار ناید شیر را از سلسله.
زورا داغلار دایانماز
زورا داغلار دایانماز – ترجمه: کوه ها نیز زور را تحمل نکنند.
زیانین یاریسیندان قاییتماخ
زیانین یاریسیندان قاییتماق قازانجدور – نظیر: ضرر را از هر کجایش بگیری نفع است.
زرزمی، طنبی
زير زميده (زيرزمينده) اوتوروب طنبى يوخوسى گؤرمه – ترجمه: در زير زمين نشسته خواب تالار مبين.
زيرنانى گن باشی
زيرنانى گن باشيندان پوفلور – ترجمه: سورنا را از سر گشادش ميدمد.
زیگمه باخ
زیگمه باخ، حالیمی خبر آل – نظیر: رنگ رخسار خبر میدهد از سّر ضمیر.
زور قاپیدان گیرنده
زور قاپیدان گیرنده، داد باجادان قاچار – ترجمه: زور که از در وارد شد عدالت از روزنه فرار کند.
زنجیر اصلان
زنجیر اصلان ایچوندور – نظیر: عار ناید شیر را از سلسله.
زورا داغلار دایانماز
زورا داغلار دایانماز – ترجمه: کوه ها نیز زور را تحمل نکنند.
زیان آجی اولار
زیان آجی اولار – ترجمه: زیان تلخ است.
زیرناچی
زیرناچی قاباخ دیشی دوشندن سورا توبه ائله ر – سورناچی وقتی توبه میکند که دندان پیشیننش بیافتد.
زیرناچی
زیرناچی قاباخ دیشی دوشندن سورا توبه ائله ر – سورناچی وقتی توبه میکند که دندان پیشیننش بیافتد.
زیانین یاریسیندان
زیانین یاریسیندان قاییتماق قازانجدور – نظیر: ضرر را از هر کجایش بگیری نفع است.
زير زميده (زيرزمينده)
زير زميده (زيرزمينده) اوتوروب طنبى يوخوسى گؤرمه – ترجمه: در زير زمين نشسته خواب تالار مبين.
زيرنانى گن باشيندان پوفلور
زيرنانى گن باشيندان پوفلور – ترجمه: سورنا را از سر گشادش ميدمد.
زیگمه باخ
زیگمه باخ، حالیمی خبر آل – نظیر: رنگ رخسار خبر میدهد از سّر ضمیر.
زور قاپیدان گیرنده
زور قاپیدان گیرنده، داد باجادان قاچار – ترجمه: زور که از در وارد شد عدالت از روزنه فرار کند.
زحمت سیز
زحمت سیز بال ییلمز. نظیر: بی رنج گنج میسر نمیشود.
زر قدرین زرگر بیلر
زر قدرین زرگر بیلر. ترجمه و نظایر: قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری. علی را قدر پیغمبر شناسد.
زری ده وار، زورو دا
زری ده وار، زورو دا. ترجمه: هم زر دارد هم زور. مراد آنکه بموقع تشویق میکند و بموقع تنبیه و توبیخ.
زمانییه اویماخ گره ک
زمانییه اویماق گره ک. نظیر: زمانه با تو نسازد تو با زمانه بساز.
زمستان چکمیین بلبل
زمستان چکمیین بلبل بهارین قدرینی بیلمز – محبت بیر بلا شئی دیر گرفتار اولمییان بیلمز. نظیر: دو دوست قدر شناسند حق صحبت را – که مدتی ببریدند و باز پیوستند.
زور قاپیدان گیرنده
زور قاپیدان گیرنده، داد باجادان قاچار – ترجمه: زور که از در وارد شد عدالت از روزنه فرار کند.
زيرنانى گن باشيندان
زيرنانى گن باشيندان پوفلور – ترجمه: سورنا را از سر گشادش ميدمد.
آخرین نظر ها