به کوشش عباس جوادی – Türki Meseller – Azeri Turkish Proverbs & Rare Words collected by Abbas Djavadi

و vav rss

جیغان ویغان

(0)
01/05/2023

جیغان ویغان= جیغ و ویغ، هیاهو، جنجال cığan vığan

وای، دده

وای، دده! (دده م وای!) = ایوای، وای! Vay, dädä!

چیمدیک

چیمدیک = به اتدازه دو، سه نوک انگشت، مثلا «بیر چیمدیک تورپاخ» یک مقدار کوچک خاک، چیمدیک ائله ماخ، چیمدیکله ماخ = با دو نوک انگشت بدن کسی را فشار دادن، وشگون (نیشگون) گرفتن. çimdik, çimdiklämax

قویروخ اله وئرمیر

قویروخ اله وئرمیر ´= (تحت اللفظی: دم به دست نمیدهد) اصطلاحا به معنی رضایت نمیدهد، موافقت نمی کند، quyrux älä vermir

هایی گئدیپ، وایی قالیپ

هایی گئدیپ، وایی قالیپ = (تحت اللفظی) های-اش رفته، وای-اش مانده، مجازا به معنی اینکه فلان شخص یا چیز مثلا کتاب، اتوموبیل و غیره دیگر زوارش (زهوارش) دررفته، پیر و فرسوده شده است. Hayi gedip, vayi qalıp

وَز

وَز = غده چربی زیر پوست. väz

ووردی داشا

ووردی (ویردی) داشا، چیخدی باشا = زد به سنگ و کار را پایان نهاد. Vurdi daşa, çıxdi başa.

وَرَه ور

وَرَه ور = کم کم ، رفته رفته

واری اولان

واری اولان تاخار یوخو اولان باخار – کسی که دارد استفاده می کند کسی که ندارد تماشا میکند. نظیر: دارندگی و برازندگی.

واری اولان تاخار

واری اولان تاخار، یوخو اولان باخار – کسی که دارد استفاده می کند، کسی که ندارد نگاه می کند. نظیر این نقد بگیر و آن نسیه بدار، و یا: دارندگی و برازندگی.

واریندی گیریش

واریندی گیریش یوخوندی سوروش – اگر داری بفرما، اگر نداری برو بیرون. نظیر: این نقد بگیر و آن نسیه بدار!

واردان يوخدان چيخيپ

واردان یوخدان چیخیب – نظیر: از هستی ساقط شده.

وارين ويرن اوتانماز

وارین وئره ن اوتانماز، یوخون وئره ن دلی دی ترجمه: کسی که دارد و بذل میکند خجالت نمیکشد، کسی که ندارد و بذل میکند دیوانه است.

وار يوخى گتيريپ على بازارينا

وار یوخی گتیریب علی بازارینا – نظیر: هرچه داشته روی دایره ریخته.

وای اوندادیر شاه قاپیسین کورد آلا

وای اوندادیر شاه قاپیسین کورد آلا – ترجمه: وای به روزی که اکراد جلوی قصر سلطنتی را بگیرند.

وای اوندادیر چاروادار باجدار اولا

وای اوندادیر چاروادار باجدار اولا – وای از روزیکه مکاری باجدار شود.

وبالی دییه نلرين بوینونا

وبالی دییه نلرين بوینونا – گناهش بگردن راویان.

وردنه یئتیرير

وردنه یئتیریر – نظیر: موشک میدواند.

وزنده یونگول قیمتده آغیر

وزنده یونگول قیمتده آغیر – وزنش سبك اما قيمتش گران. از این تعبیر جواهرات و زینت آلات را قصد کنند.

وزير ماليندان

وزیر مالیندان – نظیر: از کیسه دولت.

وصیت یونگوللوكدور

وصیت یونگوللوقدور – وصيت كار را ساده تر ميكند، نظیر: از قائم کاری کار عیب نمیکند.

ولوله دن زلزله دن گئچیب

ولوله دن زلزله دن گئچیب – از ولوله و زلزله گذشته.

وئر آغزین یوم

وئر آغزین یوم – بده و دهانش را ببند.

وئرديگين بير يومورتا

وئردوغون بیر یومورتا، اونو دا بیر تا بیر تا – همه بخشايش تو يك دانه تخم است، آن هم گاه و بيگاه، آن هم در حالی که ماتحت مرا لت و پار می کند. شکوه ماکیان است به خدا.

وئرن ال، آلان ال

وئره ن ال آلان الین اوستونده دیر – دستی که میدهد از دستی که میگیرد برتر است.

وار ائوی، کرم ائوی

وار ائوی کرم ائوی، یوخ ائوی ورم ائوی – خانه ثروتمند جای کَرَم است، خانه فقیر جای وَرَم است.

واجبی بوشلييپ

واجبی بوشلييب مستحبین دالیسیجان گئدیر – ترجمه: واجب را ول کرده عقب مستحب میرود.

واردان زیان گلمز

واردان زیان گلمز – ترجمه: ازثروت زیان نیاید.

وئردوغون بیر عباسی قره پولدی

وئردوغون بیر عباسی قره پولدور خیالون وار کرمان قالیسی چیخسین؟ – یک عباسی پول سیاه میدهی و میخواهی فرش کرمان بگیری؟ توضیح: شخصی در دکان کله پزی پس از آنکه آب کله را تلیت کرد و خواست لقمه ای بردارد یک تکه از دستمال ظرفشوئی بدستش آمد لذا عصبانی شده شاگرد کله پز را پیش… ادامهٔ مطلب ›

وئره ن آشی ایچللر

وئره ن آشی ایچللر – نظیر: ناچار خوشه چین شود آنجا که خرمن است. مراد آنکه هر زنی که ناموسش را بر باد میدهد تقصیر خودش است و مرد را بحثی نیست.

ویریپ داشا

ویریب داشا چیخیب باشا – نظیر: به سبیل سگ زده است. بر گند رندان زده است.