ز-ze 
زیرناچی
(0)زورنا چی نین اؤز تویی دی – یعنی آدم کار بلد دارد برای خودش کار میکند. مثلا نجار برای خودش کمدمیسازد. کنایه از این است که یک نفر -به دلایل شخصی- دارد سنگ تمام میگذارد. Advertisements
زحمتی مشاطه چکر
زحمتی مشاطه چکر، لذتی داماد آپاری – زحمت را مشاطه متحمل میشود و لذت نصیب داماد میگردد.
زنجیر اصلان ایچوندور
زنجیر اصلان ایچوندور – نظیر: عار ناید شیر را از سلسله.
زورا داغلار دایانماز
زورا داغلار دایانماز – ترجمه: کوه ها نیز زور را تحمل نکنند.
زیانین یاریسیندان قاییتماخ
زیانین یاریسیندان قاییتماق قازانجدور – نظیر: ضرر را از هر کجایش بگیری نفع است.
زرزمی، طنبی
زير زميده (زيرزمينده) اوتوروب طنبى يوخوسى گؤرمه – ترجمه: در زير زمين نشسته خواب تالار مبين.
زيرنانى گن باشی
زيرنانى گن باشيندان پوفلور – ترجمه: سورنا را از سر گشادش ميدمد.
زیگمه باخ
زیگمه باخ، حالیمی خبر آل – نظیر: رنگ رخسار خبر میدهد از سّر ضمیر.
زور قاپیدان گیرنده
زور قاپیدان گیرنده، داد باجادان قاچار – ترجمه: زور که از در وارد شد عدالت از روزنه فرار کند.
زیرناچی
زیرناچی قاباخ دیشی دوشندن سورا توبه ائله ر – سورناچی وقتی توبه میکند که دندان پیشیننش بیافتد.
زحمت سیز
زحمت سیز بال ییلمز. نظیر: بی رنج گنج میسر نمیشود.
زر قدرین زرگر بیلر
زر قدرین زرگر بیلر. ترجمه و نظایر: قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری. علی را قدر پیغمبر شناسد.
زری ده وار، زورو دا
زری ده وار، زورو دا. ترجمه: هم زر دارد هم زور. مراد آنکه بموقع تشویق میکند و بموقع تنبیه و توبیخ.
زمانییه اویماخ گره ک
زمانییه اویماق گره ک. نظیر: زمانه با تو نسازد تو با زمانه بساز.
زمستان چکمیین بلبل
زمستان چکمیین بلبل بهارین قدرینی بیلمز – محبت بیر بلا شئی دیر گرفتار اولمییان بیلمز. نظیر: دو دوست قدر شناسند حق صحبت را – که مدتی ببریدند و باز پیوستند.
زور قاپیدان گیرنده
زور قاپیدان گیرنده، داد باجادان قاچار – ترجمه: زور که از در وارد شد عدالت از روزنه فرار کند.
زيرنانى گن باشيندان
زيرنانى گن باشيندان پوفلور – ترجمه: سورنا را از سر گشادش ميدمد.