اى ميخى مسمارا دؤندرن الله! – اى خدائى كه ميخ را تبديل به مسمار ميكند! توضيح: گويند سلطان محمود غزنوى آهنگرى را مامور ساخت كه در ظرف يك هفته مقدار زيادى ميخ كه براى اردوكشى لازم بود تهيه نمايد. آهنگر هر چه عجز و لابه نمود كه ميخهاى سفارشى در عرض يك هفته تمام نميشود بخرج سلطان نرفت كه سهل است صنعتكار را تهديد هم نمود كه اگر سفارش در سر موعد حاضر نشود سرب داغ به حلق وى خواهد ريخت. آهنگر بدبخت هفت روز و شب تمام خواب و خور را بر خود حرام كردو لاينقطع ميخ ساخت ولى نتوانست بيش از دو ثلث سفارش را انجام دهد. شب آخر كه همچنان مشغول كار بود و بر مرگ خود حتم داشت دست نياز بجانب پروردگار دراز نموده و از صميم قلب دعاكرد. صبح زود در زدند. آهنگر با ترس و لرز براى گشودن در رفت و پرسيد كيست؟ از پشت در صدائى جواب داشت: فرستاده دربارم زود چهار عدد مسمار براى تابوت سلطان كه شب گذشته برحمت ايزدى پيوسته بساز و بده ببرم. آهنگر بى اختيار گفت: «اى ميخى مسمارا دؤندرن الله!»
آخرین نظر ها