به کوشش عباس جوادی – Türki Meseller – Azeri Turkish Proverbs & Rare Words collected by Abbas Djavadi

ط ta rss

دازالاخ

(0)
08/08/2022

دازالاخ (دازالاق) = در زبان کوچه و عوام، به کسانی گفته میشود که مو بر سر ندارند. صفت اصلی «داز» (طاس، کله طاس) است. dazalax (dazalaq)

تویدان سورا

تویدان صونرا ناغارانین فایداسی اولماز – منظور: ساز و اواز بعد از عروسی بی فایده است. ن. تویدان سورا حنا… toydan sora

طاسيم دامدان دوشوپ

طاسیم دامدان دوشوب، جینگیلتیسین عالم ائشیدیب. نظیر: کوس رسوائی ما بر سر بازار زدند.

طالعون قوزداسينا

طالعون قوزدا سینا، اوغولدا قیزدا سینا. ترجمه: بختت را در گردو آزمایش کن، در پسرت و دخترت آزمایش کن (تا ببینی چقدر خوشبخت هستی).

طاووس هر یانه باخار فرحلنر

طاووس هر یانه باخار فرحلنر، ایاغینا باخار غصه لنر. نظیر: طاوس را به نقش و نگاری که هست خلق – تحسین کنند و او خجل از دست و پای خویش.

طمعی چوخدی

طاماحی (طمعی) مرتضی علی نین کرمیندن چوخدی – ترجمه: طمعش ار کرم مرتضی علی بیشتر است!

طشت باشی

طشت باشی آغ بخت اولور (ختائی) – مراد آنکه اگر بخواهند دشتمالی را در طشت بشویند از هر سو البسه سفید شروع به باریدن میکند.

طرلان و سار

طرلان سار یئری وئرمز – ترجمه: کار باز از سار نیاید. نظیر: کاری که چشم میکند ابرو نمیکند.

تویدا دون

طویدا (تویدا) دونووی تانیدون؟ – ترجمه: در جشن قبایت را شناختی؟

طلبه نین ائوی

طلبه نین ائوی او وقت ییخیلار کی، ایکی یئره وعده سی اولا – طلبه زمانی بدبخت میشود که به دو خانه وعده داشته باشد.

تویدا کیسه نین باشی

طویدا (توی دا) کیسه نین باشین سووزی باغیله باغلاللار – ترجمه: در عروسی سر کیسه را با بند سبزی (تره) می بندند. مراد آنکه در عروسی سر کیسه را باید شل کرد.

تویدان سورا حنا

طویدان صورا حنانی ماتحته یاخاللار – ترجمه: بعد از عروسی حنا را به ماتحت بندند. نظیر: قبای بعد از عید گل منار را خوب است.

طمعکارین سققلی

طمعکارین سقالی مفلسین ماتحتینده اولار – ترجمه: ریش طمعکار در ماتحت مفلس است.

طاسیم دامدان دوشوب

طاسیم دامدان دوشوب، جینگیلتیسین عالم ائشیدیب. نظیر: کوس رسوائی ما بر سر بازار زدند.

طالعون قوزدا سینا

طالعون قوزدا سینا، اوغولدا قیزدا سینا. ترجمه: بختت را در گردو آزمایش کن، در فرند پسر و دختر آزمایش کن.

طاووس هر یانه باخار

طاووس هر یانه باخار فرحلنر، ایاغینا باخار غصه لنر. نظیر: طاوس را به نقش و نگاری که هست خلق – تحسین کنند و او خجل از دست و پای خویش.

طمعی

طاماحی (طمعی) مرتضی علی نین کرمیندن چوخدی – ترجمه: طمعش ار کرم مرتضی علی بیشتر است!

طشت باشی

طشت باشی آغ بخت اولور (ختائی) – مراد آنکه اگر بخواهند دشتمالی را در طشت بشویند از هر سو البسه سفید شروع به باریدن میکند.

طمعکارین سققلی

طمعکارین سقالی مفلسین ماتحتینده اولار – ترجمه: ریش طمعکار در ماتحت مفلس است.

طرلان

طرلان سار یئری وئرمز – ترجمه: کار باز از سار نیاید. نظیر: کاری که چشم میکند ابرو نمیکند.

تویدا

طویدا دونون تانیدون؟ – ترجمه: در جشن قبایت را شناختی؟

طلبه نین ائوی

طلبه نین ائوی او وقت ییخیلار کی، ایکی یئره وعده سی اولا – طلبه زمانی بدبخت میشود که به دو خانه وعده داشته باشد.

طویدا (توی دا) کیسه

طویدا (توی دا) کیسه نین باشین سووزی باغیله باغلاللار – ترجمه: در عروسی سر کیسه را با بند سبزی (تره) می بندند. مراد آنکه در عروسی سر کیسه را باید شل کرد.

طویدان صورا

طویدان صورا حنانی ماتحته یاخاللار – ترجمه: بعد از عروسی حنا را به ماتحت بندند. نظیر: قبای بعد از عید گل منار را خوب است.

طویدان صورا ناغارا

تویدان (توی- طوی) صونرا ناغارا (نقاره) – ترجمه: نقاره بعد از عروسی. نظیر: نوشداروی بعد از مرگ سهراب

طوی دییبلر

توی دییبلر که آدامین باغری چاتداماسین – ترجمه: نام عروسی را جشن گذاشتند تا مبادا زهر آدم چاک شود. ن: طویدا کیسه نین…

طوی گئجه سی

توی گئجه سی گلین ائوده قالماز، یاس گئجه سی ئولی یئرده – ترجمه: شب زفاف عروس در خانه (پدری) نماند و شب عزا میت بر روی زمین نماند.

طویومدا اوینامیسان؟

تویومدا اوینامیسان؟ یاسیمدا آغلامیسان؟ دوستلوغون نه بابتدن دیر؟ – ترجمه: در عروسی ام رقصیده ای؟ در عزایم گریه کرده ای؟ دوستی ما از کجاست؟

تویا گدن

طویا گئدن یایا دا گئده ر – نظیر: هر که به عروسی رفت به عزا نیز میرود.

طویونان دیبینده ن یوخدی

طویونان دیبینده ن یوخدی، دییر آت یهرله – نظیر: خواجه در فکر نقش ایوان است / خانه از پای بند ویران است.

طویله یه قویمازلار

طؤلییه (طویله یه) قویمازلار که قوشقون اوغورلار – ترجمه: به طویله راهش ندهند که مبادا پاردم بدزدد.