ط ta 
دازالاخ
(0)دازالاخ (دازالاق) = در زبان کوچه و عوام، به کسانی گفته میشود که مو بر سر ندارند. صفت اصلی «داز» (طاس، کله طاس) است. dazalax (dazalaq)
تویدان سورا
تویدان صونرا ناغارانین فایداسی اولماز – منظور: ساز و اواز بعد از عروسی بی فایده است. ن. تویدان سورا حنا… toydan sora
طاسيم دامدان دوشوپ
طاسیم دامدان دوشوب، جینگیلتیسین عالم ائشیدیب. نظیر: کوس رسوائی ما بر سر بازار زدند.
طالعون قوزداسينا
طالعون قوزدا سینا، اوغولدا قیزدا سینا. ترجمه: بختت را در گردو آزمایش کن، در پسرت و دخترت آزمایش کن (تا ببینی چقدر خوشبخت هستی).
طاووس هر یانه باخار فرحلنر
طاووس هر یانه باخار فرحلنر، ایاغینا باخار غصه لنر. نظیر: طاوس را به نقش و نگاری که هست خلق – تحسین کنند و او خجل از دست و پای خویش.
طمعی چوخدی
طاماحی (طمعی) مرتضی علی نین کرمیندن چوخدی – ترجمه: طمعش ار کرم مرتضی علی بیشتر است!
طشت باشی
طشت باشی آغ بخت اولور (ختائی) – مراد آنکه اگر بخواهند دشتمالی را در طشت بشویند از هر سو البسه سفید شروع به باریدن میکند.
طرلان و سار
طرلان سار یئری وئرمز – ترجمه: کار باز از سار نیاید. نظیر: کاری که چشم میکند ابرو نمیکند.
تویدا دون
طویدا (تویدا) دونووی تانیدون؟ – ترجمه: در جشن قبایت را شناختی؟
طلبه نین ائوی
طلبه نین ائوی او وقت ییخیلار کی، ایکی یئره وعده سی اولا – طلبه زمانی بدبخت میشود که به دو خانه وعده داشته باشد.
تویدا کیسه نین باشی
طویدا (توی دا) کیسه نین باشین سووزی باغیله باغلاللار – ترجمه: در عروسی سر کیسه را با بند سبزی (تره) می بندند. مراد آنکه در عروسی سر کیسه را باید شل کرد.
تویدان سورا حنا
طویدان صورا حنانی ماتحته یاخاللار – ترجمه: بعد از عروسی حنا را به ماتحت بندند. نظیر: قبای بعد از عید گل منار را خوب است.
طمعکارین سققلی
طمعکارین سقالی مفلسین ماتحتینده اولار – ترجمه: ریش طمعکار در ماتحت مفلس است.
طاسیم دامدان دوشوب
طاسیم دامدان دوشوب، جینگیلتیسین عالم ائشیدیب. نظیر: کوس رسوائی ما بر سر بازار زدند.
طالعون قوزدا سینا
طالعون قوزدا سینا، اوغولدا قیزدا سینا. ترجمه: بختت را در گردو آزمایش کن، در فرند پسر و دختر آزمایش کن.
طاووس هر یانه باخار
طاووس هر یانه باخار فرحلنر، ایاغینا باخار غصه لنر. نظیر: طاوس را به نقش و نگاری که هست خلق – تحسین کنند و او خجل از دست و پای خویش.
طمعی
طاماحی (طمعی) مرتضی علی نین کرمیندن چوخدی – ترجمه: طمعش ار کرم مرتضی علی بیشتر است!
طشت باشی
طشت باشی آغ بخت اولور (ختائی) – مراد آنکه اگر بخواهند دشتمالی را در طشت بشویند از هر سو البسه سفید شروع به باریدن میکند.
طمعکارین سققلی
طمعکارین سقالی مفلسین ماتحتینده اولار – ترجمه: ریش طمعکار در ماتحت مفلس است.
طرلان
طرلان سار یئری وئرمز – ترجمه: کار باز از سار نیاید. نظیر: کاری که چشم میکند ابرو نمیکند.
تویدا
طویدا دونون تانیدون؟ – ترجمه: در جشن قبایت را شناختی؟
طلبه نین ائوی
طلبه نین ائوی او وقت ییخیلار کی، ایکی یئره وعده سی اولا – طلبه زمانی بدبخت میشود که به دو خانه وعده داشته باشد.
طویدا (توی دا) کیسه
طویدا (توی دا) کیسه نین باشین سووزی باغیله باغلاللار – ترجمه: در عروسی سر کیسه را با بند سبزی (تره) می بندند. مراد آنکه در عروسی سر کیسه را باید شل کرد.
طویدان صورا
طویدان صورا حنانی ماتحته یاخاللار – ترجمه: بعد از عروسی حنا را به ماتحت بندند. نظیر: قبای بعد از عید گل منار را خوب است.
طویدان صورا ناغارا
تویدان (توی- طوی) صونرا ناغارا (نقاره) – ترجمه: نقاره بعد از عروسی. نظیر: نوشداروی بعد از مرگ سهراب
طوی دییبلر
توی دییبلر که آدامین باغری چاتداماسین – ترجمه: نام عروسی را جشن گذاشتند تا مبادا زهر آدم چاک شود. ن: طویدا کیسه نین…
طوی گئجه سی
توی گئجه سی گلین ائوده قالماز، یاس گئجه سی ئولی یئرده – ترجمه: شب زفاف عروس در خانه (پدری) نماند و شب عزا میت بر روی زمین نماند.
طویومدا اوینامیسان؟
تویومدا اوینامیسان؟ یاسیمدا آغلامیسان؟ دوستلوغون نه بابتدن دیر؟ – ترجمه: در عروسی ام رقصیده ای؟ در عزایم گریه کرده ای؟ دوستی ما از کجاست؟
تویا گدن
طویا گئدن یایا دا گئده ر – نظیر: هر که به عروسی رفت به عزا نیز میرود.
طویونان دیبینده ن یوخدی
طویونان دیبینده ن یوخدی، دییر آت یهرله – نظیر: خواجه در فکر نقش ایوان است / خانه از پای بند ویران است.
طویله یه قویمازلار
طؤلییه (طویله یه) قویمازلار که قوشقون اوغورلار – ترجمه: به طویله راهش ندهند که مبادا پاردم بدزدد.
آخرین نظر ها